سلاممم به همه بازدیدکنندگان عزیز
نوروز 95 مبارک باشه ان شاالله ..موقع سال تحویل کاش به یاد حضرت حجت(عج)باشیم و برای ظهورشون دعا کنیم
دوستان عزیز من خیلیییی محتاج دعام خیلییی دعام کنیدو انشاالله امسال سال ظهور باشه..
التماس دعا
یاعلی

برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 29 اسفند 1394برچسب:تبریک,عید,نوروز,, | 10:23 | نویسنده : فاطمه |
 

برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 27 اسفند 1394برچسب:دلتنگ حرم,گدای کربلا,بین الحرمین, | 11:46 | نویسنده : فاطمه |


برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 27 اسفند 1394برچسب:سیب,عطرش,حرم, | 11:44 | نویسنده : فاطمه |
 

برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 27 اسفند 1394برچسب:حرم,دلتنگی,, | 11:41 | نویسنده : فاطمه |

 

 
ماه من کجایی؟؟اخم
(اللهم عجل لولیک الفرج)

برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 25 اسفند 1394برچسب:ماه منمصاحب الزمان(عج), | 11:40 | نویسنده : فاطمه |

 

 

حضرت زهرا س

حضرت زهرا س

چند تصویر زیبای دیگر از نام حضرت زهرا (س)در ادامه مطلب

 

 


برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 24 اسفند 1394برچسب:عکس,عکس نام حضرت زهرا(س), | 12:20 | نویسنده : فاطمه |

من غلامی ز غلامان توام یا زهرا

مستمندی به سر خان توام یا زهرا

*********شعر فاطمه**********

از زمانی که به خود آمده ام فهمیدم

خاطر آشفته و حیران تو ام یازهرا 

*********شعر فاطمه**********

من دعا بودم ز روز ازل برلب تو

ذکری از نیمه سوزان توام یازهرا

*********شعر فاطمه**********

متولد شده عشق توام بی بی جان

آه پرورده دامان توام یا زهرا

*********شعر فاطمه**********

بیت الاحزان دلم شاهد اشک سحرت

اشک آن دیده گریان توام یازهرا

*********شعر فاطمه**********

از ازل لطف تو شد شام حالم آری

تا ابد در خور احسان توام یا زهرا

*********شعر فاطمه**********

شد یهودی ز نخ چادرت اسلام شناس

فخرم این بس که مسلمان توام یازهرا

*********شعر فاطمه**********

ای یتیمان مدینه همه از پخت تو سیر

طالب لقمه ای از نان توام یازهرا

محمدتقی میرشفیعی

 

شعر فاطمه, شهادت حضرت فاطمه, شعر حضرت زهرا


برچسب‌ها:

تاريخ : دو شنبه 24 اسفند 1394برچسب:شعر آئینی-حضرت زهرا(س), | 12:15 | نویسنده : فاطمه |


اینک لحظه‌ وداع با علی (ع) ! چه دشوار است.

اکنون علی باید در دنیا بماند. سی سال دیگر! فرستاد ” ام رافع ” بیاید ، وی خدمتکار پیغمبر(ص) بود. از او خواست که - ای کنیز خدا، بر من آب بریز تا خود را شست ‌وشو دهم. با دقت و آرامش شگفتی، غسل کرد و سپس جامه‌ های نویی را که پس از مرگ پدر کنار افکنده بود و سیاه پوشیده بود، پوشید، گویی از عزای پدر بیرون آمده است و اکنون به دیدار او می‌رود.

به ام رافع گفت:
ـ بستر مرا در وسط اتاق بگستران.
آرام و سبکبار بر بستر خفت، رو به قبله کرد، در انتظار ماند.
لحظه ‌ای گذشت و لحظاتی …
ناگهان از خانه شیون برخاست.

پلک‌هایش را فروبست و چشم‌هایش را به روی محبوبش ـ که در انتظار او بود‌ ـ گشود.
شمعی از آتش و رنج ، در خانه‌ علی خاموش شد و علی تنها ماند . با کودکانش.
از علی خواسته بود تا او را شب دفن کند ، گورش را کسی نشناسد و … و علی چنین کرد.

اما کسی نمی ‌داند که چگونه؟ و هنوز نمی ‌داند کجا؟
در خانه‌اش؟ یا در بقیع ؟ معلوم نیست.
و کجای بقیع ؟ معلوم نیست.
آنچه معلوم است،‌ رنج علی است، امشب، بر گور فاطمه .

مدینه در دهان شب فرو رفته است، مسلمانان همه خفته ‌اند. سکوت مرموز شب گوش به گفت‌وگوی آرام علی دارد.
و علی که سخت تنها مانده است، هم در شهر و هم در خانه ، بی ‌پیغمبر، بی ‌فاطمه. همچون کوهی از درد، بر سر خاک فاطمه نشسته است.

ساعت ‌ها است.شب ـ خاموش و غمگین ـ زمزمه درد او را گوش می ‌دهد، بقیع آرام و خوشبخت و مدینه بی‌وفا و بدبخت، سکوت کرده ‌اند، قبر‌های بیدار و خانه‌ های خفته می‌شنوند.
نسیم نیمه شب کلماتی را که به سختی از جان علی برمی‌آید، از سر گور فاطمه به خانه‌ خاموش پیغمبر می‌برد.
ـ بر تو، از من و از دخترت ـ که در جوارت فرود آمد و به شتاب به تو پیوست، سلام ای رسول خدا.
ـ از سرگذشت عزیز تو ـ ای رسول خدا ـ شکیبایی من کاست و چالاکی من به ضعف گرایید . اما، در پی سهمگینی فراق تو و سختی مصیبت تو، مرا اکنون جای شکیب هست.
من تو را در شکافته گورت خواباندم و در میانه‌ حلقوم و سینه من جان دادی، "انا لله و انا الیه راجعون”.

ودیعه را بازگرداندند و گروگان را بگرفتند، اما اندوه من ابدی است و اما شبم بی‌خواب، تا آنگاه که خدا خانه‌ای را که تو در آن نشیمن داری، برایم برگزیند.
هم‌اکنون دخترت تو را خبر خواهد کرد که قوم تو بر ستمکاری در حق او همداستان شدند. به اصرار از او همه چیز را بپرس و سرگذشت را از او خبر گیر.

اینها همه شد، با این که از عهد تو دیری نگذشته است و یاد تو از خاطر نرفته است.
بر هر دوی شما سلام. سلام وداع کننده‌ای که نه خشمگین است، نه ملول.
لحظه‌ای سکوت نمود، خستگی یک عمر رنج را ناگهان در جانش احساس کرد. گویی با هر یک از این کلمات، که از عمق جانش کنده می‌شد ـ قطعه‌ای از هستی‌اش را از دست داده است.

درمانده و بیچاره بر جا مانده؛ نمی‌دانست چه کند؛ بماند؟ بازگردد؟ چگونه فاطمه را، این‌جا، تنها بگذارد، چگونه تنها به خانه برگردد؟ شهر، گویی دیوی است که در ظلمت زشت شب کمین کرده است. با هزاران توطئه و خیانت و بی‌شرمی انتظار او را می‌کشد.
و چگونه بماند؟ کودکان؟ مردم؟ حقیقت؟ مسئولیت‌هایی که تنها چشم به راه اویند و رسالت سنگینی که بر آن پیمان بسته است؟

ادامه متن در ادامه مطلب ...

برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : یک شنبه 23 اسفند 1394برچسب:فاطمه (س)-دکتر شریعتی-, | 14:21 | نویسنده : فاطمه |

 معجزان و كرامات فاطمه زهرا سلام الله عليها

الف : معجزاتى از فاطمه زهرا(سلام الله عليها)

- اقرار به رسالت پدر در شكم مادر

وقتى كه كفار از پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) انشقاق قمر را خواستند، زمانى بود كه خديجه (سلام الله عليها) به فاطمه (سلام الله عليها) حامله بود و خديجه از اين سؤ ال كفار ناراحت شده و گفت : زهى تاءسف براى كسانى كه محمد را تكذيب مى كنند! در حالى كه او فرستاده پروردگار من است .
پس فاطمه (سلام الله عليها) از شكم مادرش صدا كرد: اى مادر! نترس و محزون نباش ، زيرا خدا با پدر من مى باشد.
پس وقتى كه مدت حمل خديجه (سلام الله عليها) تمام شد و موقع حمل رسيد، خديجه فاطمه (سلام الله عليها) را به دنيا آورد و او به نور جمال خود تمام جهان را روشن و منور ساخت (388))).

- سخن گفتن در رحم مادر

فاطمه (سلام الله عليها) در رحم مادرش خديجه (سلام الله عليها) سخن مى گفت و آرام بخش و تسكين خاطر او بود، خديجه (سلام الله عليها) در پاسخ پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) كه پرسيد با كه سخن مى گويى ؟ گفت : الجنين الذى فى بطنى يحدثنى و يونسنى ؛ فرزندى كه در رحم دارم ، با من سخن مى گويد و مونس من است )). كسى كه جبرئيل به دختر بودنش خبر مى دهد: يخبرنى آنها انثى (389).

- بركت غذا

على (عليه السلام) مى فرمايد: روزى به بازار رفتم ، يك درهم گوشت و يك درهم ذرت خريدم و به خانه آوردم . فاطمه (سلام الله عليها) مشغول پختن آن شد. وقتى كه آماده نمود، فرمود: اى كاش ! مى رفتى پدرم را دعوت مى كردى .
من رفتم و ديدم حضرت رسول ، خوابيده و مى گويد: از گرسنگى در حال خواب ، به خدا پناه مى برم .
گفتم : يا رسول الله ! نزد ما غذايى هست .
پس دستش را به من داد و آمديم و چون به خانه رسيديم ، به فاطمه (سلام الله عليها) فرمود: غذا را بياور. فاطمه نيز غذا را در ديگى گذاشته خدمت پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) آورد.
حضرت پارچه اى را روى غذا كشيد و فرمود: خدايا! غذاى ما را بركت ده .
سپس فرمود: يك پيمانه به عايشه بده . فاطمه يك پيمانه براى او فرستاد.
بعد فرمود: يك پيمانه به ام سلمه بده . براى او نيز فرستاد. تا اين كه به هر يك از نه همسرش يك سهم فرستاد.


برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : یک شنبه 23 اسفند 1394برچسب:کرامات حضرت زهرا -مادر پهلو شکسته-, | 13:27 | نویسنده : فاطمه |

عکس باکیفیت شهادت حضرت فاطمه   تصاویر باکیفیت بمناسبت شهادت حضرت زهرا (س) ch fatemiye 03


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 22 اسفند 1394برچسب:مادر-چادر خاکی-شهادت, | 21:54 | نویسنده : فاطمه |

 

نام : حسين (سومين امام كه به امر خداوند تعيين شده است )
كنيه :ابو عبد اللّه

لقب : خامس آل عبا، سبط، شهيد، وفى ، زكى
پدر : حضرت على بن ابى طالب (ع )
مادر: حضرت فاطمه (س )
تاريخ ولادت : شنبه سوم شعبان ، سال چهارم هجرى
مكان ولادت : مدينه
مدت عمر : 57 سال
علت شهادت : پس از روى كار آمدن يزيد، امام كه او را نالايق  ميدانست تن به ذلت بيعت و سازش با او را نداد و براى افشاى او به فرمان خدا از مدينه به مكه و سپس به طرف كوفه و كربلا حركت كردند و همراه با ياران خود با لب تشنه توسط دشمنان اسلام شهيد شدند.
قاتل : صالح بن وهب مزنى ، سنان بن انس و شمر بن ذى الجوشن ، (لعنت خدا بر آنها)
زمان شهادت : جمعه دهم محرم ، سال 61 هجرى
مكان شهادت و دفن : كربلا

سال از دوران كودكى را در زمان حيات پر بركت رسول خدا (ص ) سپرى نمود. او شجاعترين امت حضرت محمد (ص ) بود و شجاعت حضرت محمد (ص ) و حضرت على (ع ) در ايشان جمع بود.
خداوند در تربت ايشان شفا، و در داخل حرم امام حسين (ع ) استجابت دعا را قرار داده است . پيامبر (ص ) در حقش فرمود: احب اللّه مَن احب حسينا يعنى : خداوند دوست ميدارد كسى را كه حسين را دوست بدارد. پيامبر(ص ) در حق او و برادر گرامى اش امام حسن (ع ) فرمود: دو فرزند من حسن و حسين پيشوايان امت مى باشند خواه زمام امور به دست بگيرند و يا نگيرند.
پس از شهادت امام حسن (ع ) در سال 50 هجرى ، امام حسين (ع ) عهده دار امر امامت گرديد. معاويه پس از بيست سال حكومت ظالمانه و قتل و كشتار شيعيان به ويژه، در سال 60 هجرى مرد و بر خلاف قرارداد صلح با امام حسن(ع)، پسرش يزيد را به جاى خود قرار داد. يزيد فردى فاسد و شرابخوار و مخالف با اسلام بود. او علناً مقدسات اسلامى را زير پا مى گذاشت و آشكارا شراب مى خورد. امام حسين عليه السلام از همان آغاز كار با او به مخالفت برخاست .
يزيد نامه اى به حاكم مدينه نوشت و به او دستور داد كه از امام حسين (ع ) براى يزيد بيعت بگيرد و اگر حاضر نشد او را به قتل برساند. امام (ع ) كه حاضر به بيعت كردن با يزيد نبود با خانواده خود از مدينه به مكه رفتند. در اين هنگام مردم كوفه كه از مرگ معاويه با خبر شده بودند نامه هاى زيادى براى امام حسين (ع ) نوشتند و از او خواستند تا به عراق و كوفه بيايد. امام حسين (ع ) نيز مسلم بن عقيل را به كوفه فرستاد. ابتدا هزاران نفر از مردم كوفه با مسلم بن عقيل همراه شدند. اما با ورود عبيداللّه بن زياد كه از طرف يزيد به حكومت كوفه گمارده شده بود و بسيار حيله گر و بى رحم بود، مردم كوفه فريب اقدامات او را خورده و پيمان شكنى كردند و مسلم را تنها گذاشتند.
در نتيجه عبيداللّه ، مسلم بن عقيل را دستگير نموده و به شهادت رسانيد. هنگامى كه در ابتدا مردم كوفه با مسلم بيعت كردند، مسلم نامه اى به امام حسين (ع ) نوشت و به ايشان اطلاع داد كه به كوفه بيايد. امام حسين (ع ) با خانواده و ياران خود به طرف كوفه حركت كرد و در نزديكى كوفه بود كه خبر پيمان شكنى مردم كوفه و شهادت مسلم را آوردند. عبيداللّه بن زياد كه با شهادت مسلم بر اوضاع كوفه تسلط پيدا كرده بود حر بن يزيد رياحى را براى زير نظر گرفتن امام حسين (ع ) و همراهانش فرستاد. و سپس عمر بن سعد را با سى هزار نفر به كربلا اعزام نمود. او به عمر بن سعد وعده داده بود كه اگر امام حسين (ع ) را به شهادت برساند او را حاكم رى خواهد كرد.
عمر بن سعد كه به طمع حكومت رى به كربلا آمده بود از هيچ ستمى فروگذار نكرد. دستور داد امام حسين (ع ) و يارانش را محاصره كنند و آب را بر روى آنان ببندند. ياران امام حسين (ع ) كه از شجاع ترين افراد بودند روز دهم محرم (عاشورا) در حالى كه بيش از 72 تن نبودند يكى پس از ديگرى در دفاع از امام زمان خود يعنى امام حسين (ع ) با عزت و آزادگى به شهادت رسيدند. حر بن يزيد رياحى نيز كه ستمگرى سپاه عمر سعد و حقانيت امام حسين (ع ) را مشاهده كرد به سپاه امام پيوست و به شهادت رسيد.
واقعه كربلا گرچه از نظر زمان كوتاه بود و تنها يكروز از صبح تا عصر به طول انجاميد اما لحظه لحظه آن درس شهامت و ايثار و فدا كارى ، ايمان و اعتقاد و اخلاص بود. واقعه كربلا دانشگاهى است كه از طفل شيرخوار تا پيرمرد محاسن سفيدش به بشريت درس آزادگى مى آموزد. خون هاى مطهر امام حسين (ع ) و يارانش به اسلام حيات تازه بخشيد و زمينه سرنگون شدن دودمان فاسد اموى را فراهم آورد.
امام حسين عليه السلام روز دهم محرم سال 61 هجرى ، در سن 57 سالگى در كربلا به شهادت رسيد. مرقد ايشان و برادر فداكارش اباالفضل و فرزندان و يارانش در شهر كربلا در عراق قرار دارد.


برچسب‌ها:

تاريخ : دو شنبه 17 اسفند 1394برچسب:زندگینامه-امام حسین(ع), | 11:56 | نویسنده : فاطمه |
راز اشتهار شهدای کربلا به 72 تن چیست ؟
توسط : bahaar88

پاسخ : چرا شهدای کربلا به هفتاد و دو تن شهرت یافتند ، در حالی که تعداد واقعی آنان را بیش از این شمرده اند ؟

علامه سید محسن امین ( رحمه الله ) در کتاب اعیان الشیعه ، تعداد شهدا را به حدود 130 ( یکصد و سی ) تن رسانده است . ( 2 )

فرهاد میرزا در قمقام می نویسد : ( 3 ) امام حسین ( علیه السلام ) روز پنج شنبه ، دوم محرّم الحرام با هیجده ( 18 ) تن از اهل بیت و شصت ( 60 ) تن از انصار وارد سر زمین کربلا شد . بدیهی است ، این مطلب مورد قبول موّرخان است که شب عاشورا 32 تن از لشکر عمربن سعد به امام ( علیه السلام ) پیوستند .

آنچه از تاریخ به دست می آید ، فزونی شهدا در رکاب امام حسین ( علیه السلام ) می باشد ، ولی تعداد معروف آن هفتاد و دو ( 72 ) است .

سیّد بن طاووس در لهوف می نویسد : یاران امام حسین ( علیه السلام ) در روز عاشورا چهل وپنج ( 45 ) نفر سواره و یکصد ( 100 ) نفر پیاده بودند . ( 4 )

حجة الاسلام دکتر هادی امینی ، فرزند علامه امینی ( رحمه الله ) صاحب الغدیر ، در کتابی با نام یاران امام ، بیش از 130 نفر را مورد شرح و تفصیل قرار داده است .

در پاسخ به پرسش بالا ، باید بدین حقیقت توجه داشت که :

اولاً : این احتمال را ، که تعداد شهدای کربلا واقعاً بیش از 72 تن نباشند ، نمی توان از نظر دور داشت ؛ زیرا : بعضی از مورّخان از جمله خواندمیر در کتاب حبیب السیر ، می نویسد : ( 1 ) روز عاشورا ، سی و دو سواره و چهل پیاده ، سربازان امام ( علیه السلام ) را تشکیل می دادند . و بعضی یاران امام را چهل تن نوشته اند و با حالت عرفانی یاران امام در شب عاشورا ، 32 تن از لشکر عمر سعد به امام پیوستندطبق این نظر : اسامی شهدای دیگر ، کسانی می باشند که در صراط عاشورا ، در فرصت های دیگر به شهادت رسیده اند ، نه در روز عاشورا .

ثانیاً : ممکن است این تعداد ، گویای تعداد شهدای سرشناس و معروف آن روز باشد ، که از نظر گزارشگران و وقایع نویسانِ آن روز مورد توجه بوده اند .

ثالثاً : در حدیثی از امام صادق ( علیه السلام ) آمده است که آن حضرت ضمن رهنمودی در باره عالم رجعت و قیام موعود اسلام و حضور برخی از درگذشتگان ، که در عالم برزخ زندگی می کنند و در رکاب آن حضرت بوده اند ، به مفضّل خاطرنشان ساخته بود که 72 تن از شهدای کربلا نیز در رکاب موعود اسلام رجعت خواهند داشت و در قیام او حضور خواهند یافت . گرچه در این بیان ، امام صادق ( علیه السلام ) تعداد شهدای کربلا را در 72 تن محدود نساخته و تنها این نکته را ثابت می کند که از جمع شهدای کربلا ، 72 تن رجعت دارند ، نه آن که تعداد شهدای کربلا بیش از هفتاد و دو تن نیستند .

شاید همین حدیث سبب شده است که بعضی گمان کنند شهدای کربلا بیش از 72 تن نیستند . متن حدیث چنین است : . . فَالإثنان و سبعون رجلاً الذین قُتِلوا مع الحسین یظهرون معه ؟ قال : نعم یظهرون معه . . . . ( 2 )

رابعاً : تعداد سرهایی که به کوفه و شام ارسال شده بود ، حدود 72 تن بودند و بعید نیست که این مسأله نیز در اشتهار شهدای کربلا به 72 تن مؤثر باشد .


برچسب‌ها:

تاريخ : دو شنبه 10 اسفند 1394برچسب:72-راز تعداد شهدای کربلا, | 17:32 | نویسنده : فاطمه |

 

چندتا عکس فوق العاده در ادامه مطلب..

 


برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : شنبه 8 اسفند 1394برچسب:عکس های بی نظیر-عباس بن علی, | 16:52 | نویسنده : فاطمه |

اسامی 72 تن


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 8 اسفند 1394برچسب:72تن-یاران حسین بن علی(ع), | 16:43 | نویسنده : فاطمه |

شیخ عباس 74 ساله ، که 36 سال خادم حرم حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام در مورد جریان آب دور قبر علمدار کربلا گفت: قبلا دو چشمه در سرداب مطهر وجود داشت که از 400 سال قبل که آب لوله‌کشی نبود این آب مرتب می‌جوشید و از یک طرف وارد و از طرف دیگر خارج می‌شد که مزه و طعم آن آب از بهترین آب معدنی امروز هم بهتر بود و آن سرداب پله داشت مردم می‌آمدند و از آن آب به عنوان تبرک استفاده می‌کردند که آب در تابستان خنک و در زمستان گرم بود، اما یک فرد از خدا بی‌خبر آمد به بهانه اینکه یک ترکی در دیوار حرم اباالفضل پیدا شده گفت، می‌خواهم آزمایش کنم این اب از کجا می‌آید و بعد آن دو چشم را کور کرد و هر چه تلاش کردند، نتوانستند آن دو چشمه احیا شود اما بعد از دو ماه آب دوباره بالا آمد و به سرداب رسید و آن آب اینقدر چشم‌های کور شده را شفا می‌داد و از 50 سال قبل تاکنون این آب در یک سطح ثابت مانده و هر چه از آن استفاده نشود نه کم و نه زیاد می‌شود.
 وی ادامه داد: شما به خوبی می‌دانید اگر آب به مدت 10 روز در یک جا بماند گندیده می‌شود، اما این آب با وجود اینکه درب ورودی آن بسته شده مانند گلاب می‌ماند و در اطراف قبر مطهر حضرت اباالفضل حلقه زده و همچنان بسیار تازه و معطر مانده است. شیخ عباس ادامه داد: این آب به ارتفاع یک متر بالاتر از قبر قرار دارد، اما هرگز وارد مرقد مطهر نشده و من این‌ها را به چشم خود دیده‌ام و بارها شاهد بوده‌ام چقدر افراد کور وارد حرم شده و چند قطره از این آب در چشمان آنها ریخته شده و بینا شده‌اند و یا افرادی دارای امراض پوستی و سرطانی با استفاده از این آب شفا پیدا کرده‌اند. وی ادامه داد: مگر آب دریای رحمت اباالفضل تمام می‌شود. وی افزود: هم اکنون در بخش درب صاحب‌الزمان مرقد مطهر اباالفضل پنجره کوچکی قرار دارد که وصل به سرداب حرم است و اگر نگاه کنید از آن مرتب بوی گلاب می‌اید و این همان آبی است که متأسفانه خادمان کنونی در ورودی آن را و راه رسیدگی به سرداب را به روی زوار بسته‌اند.


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 5 اسفند 1394برچسب:ابالفضل العباس(ع)-معجزه های بی نظیر, | 16:38 | نویسنده : فاطمه |

.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • اشکوار